واقعگرای بظاهر متوهم یا متوهم بظاهر واقع گرا !؟
رئیس دولت یازدهم فرمودند "در کشور ما سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست خارجی و داخلی یارانه میدهد، اقتصاد ما تا کی باید به سیاست یارانه بدهد؟ باید یک دهه امتحان کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی، معیشت و اشتغال جوانان مردم چگونه خواهد شد." این اپیزود را باید ابتدا معنا نمود تا بعد تتیجه ای از آن معنا ، دریافت شود . معنای این بند یعنی ،در صحنه ی بین المللی و جهانی ، اقتصاد و سیاست دو امر کاملاً تفکیک شده از هم هستند و نگاه های سیاسی ، تحت هیچ شرایطی به مسائل اقتصادی نبوده و نخواهد بود . یعنی هرکشوری که اقتصاد و سیاستش را از هم جدا نموده ، این جدایی موجب پیشرفت آن کشور شده است و منافع ملی ان کشور تضمیناً حفظ شده /.
اما با توجه به این نگاه و البته توجه به شرایط واقعی در صحنه ی بین الملل ، این تفکیک پذیری موجب رشد اقتصادی میشود ؟ یعنی باتوجه به این فرموده ی ایشان ، این کاهش ناگهانی نفت توسط عربستان هم در سال 64 و هم الان ، وابسته به دلایل سیاسی نیست ؟ یعنی ایران به دلایل سیاسی مورد تحریم اقتصادی قرار نگرفته است ؟ یعنی جناب روحانی قصدشان از مذاکرات و رفع تحریم ها،رفع تحریم های فرهنگی ست و نه اقتصادی؟نتیجه ی این قسمت هم با شما ..
رئیس جمهور فرمودند "مجلس جای خودش مهم و محترم است ولی خوب بود سالی یک بار یا حداقل چند سالی یک بار این کار(همه پرسی) انجام میشد ولی الان 36 سال گذشته و این قانون عملی نشده است. " این مورد کمی توهین آمیزتر از موارد قبل است و کاملاً با اصل 59 قانون اساسی در تضاد . چراکه در اصل پنجاه و نهم قانون اساسی بصراحت چنین عنوان شده است " در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرا مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آرا عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. " خب این یعنی چه ؟ یعنی اگر هم قرار بر همه پرسی باشد و نظرخواهی است تمام ملت ، باز هم این مسئله باید به تصویب مجلس برسد . قطعاً این موردی که توسط جناب روحانی مطرح شد ، کاملاً برخلاف با قانون اساسی ست اما جالب اینجاست که ایشان ، همه پرسی را قانونِ لازم الاجرا میدانند. البته قصد و نیت ایشان از اجرای این طرح کاملاً پیداست، اما خب هرچند هم اگر بی تفاوت باشیم ، دیگر نقض قانون را نباید قانون نامید .
آقای روحانی درباب مبارزه با فساد اقتصادی فرمودند "مگر میشود با فساد حرکت اقتصادی ادامه پیدا کند. باید با فساد مبارزه کرد البته حرکت از سال گذشته شروع شده و هر چه ما داریم به خاطر استفاده از نظر دانشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران و حمایت مردم و مقام معظم رهبری است و ما توانستیم با این حمایتها یک گام به جلو حرکت کنیم." البته خیلی درست نمیشود این بند را شفاف معنا نمود اما با پرسشی کوتاه این مسئله را هم سربسته کنار میگذاریم . اما پرسش : جناب روحانی ، در باب مبارزه با فساد اقتصادی حرکتی برداشته شده است ؟ پس به چه علت همچنان جناب زنگنه در تیم دولت است ؟ به چه علت جناب مهدی هاشمی رفسنجانی بی دغدغه فقط در راه دادگاه و منزل در حال خوش گذرانی ست ؟ ماجرای استات اویل به چه علت فراموش شده است ؟ آیا این ها که عرض شد در دستور پیگیری ست ؟ گام های روبه جلو دقیقاً روبه کدام جلو هستند ؟
منتخب ملت گفت " تجربه سیاسی ما میگوید کشور با انزوا نمیتواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمانها برداریم؛ مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمانها صحبت میکند، یک عده در (توهمات) زندگی میکنند، دنیای امروز بحث منافع است.". قطعاً براین مسئله تحلیلی جدا ارائه خواهد شد اما ، در نگاهی کلان و در کلیّت هم این جمله نه در شأن یک رئیس جمهور است و نه در قامت یک حجت الاسلامِ الگو ؛ شاید به ظن جناب رئیس جمهور ، عدم همکاری با امریکا یعنی منزوی شدن در صحنه ی بین الملل که اگر چنین باشد ، باید خرمایی خرد و فاتحه را هم خواند. دیگر مسئله ی تیکه پرانی های جناب روحانی یک امر عادی شده است و تمامی منتقدین با این ادبیات سخیف آشنا هستند الحمدلله اما ، بنظر بنده در کلیت ماجرا باید گفت ، یک واقعگرای بظاهر متوهم ، بسیار مفیدتر و پرخاصیت تر از یک متوهم به ظاهر واقعگراست .
جناب روحانی فرمود " تهدیدها، فرصتها و منافع مشترک اساس بحث سیاست خارجی است و اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمیشود . مگر ما در مرحله اول در توافق ژنو آرمان و اصول را معامله کردیم؛ ما با هم حرف زدیم و توافق کردیم، مگر اصول بردیم تا معامله کنیم؟ " پاسخ به این مواردِ مخالف و در تضاد با بیانات رهبری معظم انقلاب و همچنین مغایر با نص قانون اساسی در یادداشت بعد ان شاءالله اما یک نکته ؛ منافع ملی جزء اصول ماست یا موارد قابل معامله؟
رئیس جمهور فرمود "ما در توافق ژنو توانستیم از بخشی از تحریمها مانند خودرو، پتروشیمی، بیمه و کشتیرانی عبور کنیم و توانستیم بخشی از اموال بلوکهشدهمان را آزاد کنیم. " پرسشی که مطرح میشود این مسئله هست که رفع تحریم های خودرو ، پتروشیمی ، بیمه و کشتیرانی و .... همچنین آزاد شدن اموال و دارایی های بلوکه شده ، تا چه حد واقعی بوده و قابل لمس ؟ رفع تحریمهای خودرو که درعمل منتفی ست ، پتروشیمی و کشتیرانی هم که ... تنها میماند مسئله ی آزادسازی اموال و دارایی های بلوکه شده ، آیا پولی بدستمان رسید؟ چطور رسید ؟ آزادی عمل در خرج این اموال آزاد شده داریم ؟ الحمدلله همچنان پاسخ منفی ست.
رئیس دولت یازدهم فرمود " دیگر آن زمان گذشته است که میگفتند اگر سرمایهگذار خارجی به ایران بیاید استقلال کشور لطمه می بیند. " به چه علت زمان آن گذشته است ؟ یعنی رهبری راهکاری غیر عقلانی و خلاف واقع را پیشنهاد میدهند برای امر پیشرفت اقتصادی ؟ اقتصاد درون زا ، اقتصاد مقاومتی و اقتصاد تکیه بر سرمایه های سرمایه داران و کارگران داخلی ، اقتصادی بدون رونق خواهد بود و شکست خورده که ایشان میفرمایند زمان آن گذشته است ؟ ..
جناب روحانی در این قسمت از بیانات ، به نکته ای اشاره فرموند که نسخه ی اصل از کلمات جناب خاتمی بود ؛ فرمودند " تمام مذاکرات اینگونه است که میخواهد پلی بین خواست طرف و خواست ما وصل شود، آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست بلکه به قلب و اراده ما وصل است؛ اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟ " خب این یعنی چه ؟ معنایش این است که ما هِی شفافسازی کنیم و آنها هِی نپذیرند و تحریم کنند . همین عملی که الان در ژاپن قابل مشاهده است و نمونه ی ایرانی این مثال در زمان پذیرش پروتکل الحاقی رخ داده بود . درضمن ، ما چه چیز یا چیزهایی را ، تا چه حد و تا چه زمانی باید شفافسازی کنیم ؟ ..
در آخر باز هم مجدد ، قسمتی از بیانات امام خامنه ای مدظله العالی :
به مسئولین دولت عرض میکنم: اقتصاد مقاومتی را جدّی بگیرید. خب، رئیس جمهور محترم گفتند، مسئولین دیگر هم کمو بیش اظهار کردهاند، گفتهاند، منتها باید عمل کرد: وَ لا مِمَّن عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ اینجور نباشد که به زبان بگوییم، در عمل کُند حرکت بکنیم. در اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی است، بر استحکام بنیهی درونیِ اقتصاد است. رونق اقتصادی هم این است؛ رونق اقتصادی با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهای درونی کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر. «۱۳۹۳/۰۴/۱۶»