تحلیل نامه

شاید دور از لطف نباشد اگر کمی به مهمترین اتفاقات و مهمترین ترین آرمانی که چه بوش پدر و چه بوش پسر به آن می اندیشیدند ، بپردازیم که چه قدر این اقدامات مفید و به نفع جامعه ی بین الملل بوده . این موارد مرور میشود برای شناخت بهتر این نامزد تصدی ریاست جمهوری ، تا بدانیم این مثل حقیقت محض است و نه وهم تفکر انقلاب اسلامی که "چاقو دسته ی خود را ، هرگز نخواهد برید."

بوش پدر اولین شخصی بود که پس از جناب کسینجر ، مجدد احیا کننده ی تفکر و شعار نظم نوین جهانی یا همان New World Order شده بود و اولین شخصی که بعنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا ، تولد این نظام را هرچند در حد شعار ، اما اعلام نمود و وعده ای که در پس این شعار و آرمان خواهی داده شد توسط بوش پدر ، تکامل کامل این نظریه در زمان بوش پسر یعنی جورج دبلیو بوش بوده که این وعده محقق نشد ، چراکه انقلاب جمهوری اسلامی ایران ، پدیده و اتفاقی جدید و ناباورانه بود که به تحقق پیوست و قطب قدرت خاوریانه ای که در چنگال امریکا بوده به ناگاه مبدل به یک پایگاه ابر قدرت و منبع مقاومت در برابر استکبار جهانی و این نظریه شد ؛ و کارنامه ی بوش پسر پر است از خون و جنایتی که به نام آرمانخواهی و تأمین امنیت ملی ملت امریکا ، به ناحق ریخته شد . حمله و اشغال افغانستان ، حمله و اشغال عراق ، حضور در خاورمیانه به بهانه های مختلف و دروغین که البته دو دلیل در پس این همه تنش بود ،، اول ، غارت نفت عراق و منابع طبیعی در افغانستان و از طرفی امریکا طبق خوی استکباری اش باید ، باید و باید در خاورمیانه پایگاه داشته باشد برای .. .
آیا این چهره ی نو ظهور از حزب جمهوری خواه  یعنی جناب جب بوش ، ادامه دهنده ی همان نگاه جمهوری خواهانه نخواهد بود ؟
آیا امروز بوش برادر اگر رئیس جمهور منتخب شود ، روی برادرش را سیاه میکند ؟ یا همان راه ؟ ..

خب ، رسیده ایم به نامزد دوم و بسیار مناسب از دید خیلی ها برای انتصاب در مقام ریاست جهوری ، یعنی خانم هیلاری کلینتون . بانوی اول ایالات متحده از 1993 تا سال 2001 ؛ و همچنین وزیر خاجه دولت اوباما در سال  ۲۰۰۸ . شخصی که از نظر حزب ، در جناح دموکرات هاست و نگاهی بیشتر لیبرالی به مسائل داشته ، دارد و خواهد داشت و بیشتر از جمهوری خواهان مفهوم صبر را در زمینه ی ریاست درک میکند اما این بدان معنا نیست که ایشان امنیت ملی کشورش را نادیده خواهد گرفت. فردی که قبلاً هم برای احراز مقام ریاست جمهوری امریکا در یک رقابت درون حزبی اقدام به نامزدی نموده بود اما بعد درسال  ۲۰۰۸ دست از مبارزه کشید و حامیِ نامزد مدنظرش یعنی باراک اوباما شده بود وخود را از این رقابت کنار کشید .
شخصی که در زمان فتنه یعنی در سال 88 و وقایع آن دوران در مصاحبه ای با رسانه های مخالف جمهوری اسلامی ایران یعنی بی بی فارسی و صدای امریکا چنین گفته بود "من معتقدم که رژیم ایران دیکتاتوری است، و به سوی یک دیکتاتوری نظامی پیش می رود. ناراحتی من برای مردم ایران این است که با توجه به توان و فرهنگ غنی که دارند باید زیر کنترل یک دولت خودکامه قرار بگیرند، که می خواهد مردم خود را کنترل کند. "

پس به راحتی میتوان دریافت که نه نگاه دموکراتیکانه به جهان صلح خواهد بخشید و یا ادبیاتی ست که بشود با آن از در مصالحه ، مذاکره و گفتمان وارد تعامل شد و نه اصلاً میشود طرح عنوان دوستی را با جمهوری خواهان بنا نمود . چرا که سیاست امریکا ، یک سیاست استکباری ست ، چراکه نگاه امریکا به جهان یک نگاه دیکتاتور معابانه است و بر اسلام و مسلمین حرام است اگر ، چه مصاحله کنند با این ادبیات و این منطق و چه بخواهند حتی شاهد تساهل و تسامح باشند در تمام مراحل و مراتب گفتگو و یا ثبت هرگونه «توافقنامه ای» .

• در پایان هم بخشی از بیانات حضرت امام خمینی(س) :
امریکا دشمن شمارۀ یک مردم محروم و مستضعف جهان است. امریکا برای سیطرۀ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمی‏نماید. امریکا مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیلۀ صهیونیسم بین ‏الملل سازماندهی می‏گردد، استثمار می‏نماید . امریکا با ایادی مرموز و خیانتکارش، چنان خون مردم بی‏ پناه را می‏مکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند /(21/06/59)

← ثبت این یادداشت در پایگاه خبری - تحلیلی www.9dey.com و همچنین www.rahkarnews.ir